به خودتان دروغ بگویید
به خودتان دروغ بگویید
در اینجا با ترفندی دیگر آشنا می شوید . ضمیر نیمه خودآگاه شما ، فرق بین حقیقت و یک دروغ را نمی داند . او فقط نهایت تلاشش را می کند تا دقیقا مطابق با برنامه ریزی شما عمل کند. بنابراین وقتی می گویید :«من زیبا هستم ، من اعتماد به نفس دارم ، من یک میلیونر هستم » ، ضمیر خود آگاه تان ممکن است بگوید که شما این ویژگی ها را دارید یا ممکن است بگوید ندارید، اما ضمیر ناخودآگاه تان ، که قدرت خیلی بیشتری دارد ، این را به عنوان یک دستور تلقی می کند و راهی پیدا می کند تا تمام این ویژگی ها را برای شما محقق کند.
راهکار این است که به طور دائم ضمیر ناخودآگاه تان را با داده های قدرت دهنده ، تعالی بخش و انگیزه دهنده پر کنید . اگر به آنچه خلاف خواسته شماست ، اقرار کنید ، آنگاه افکار منفی بیشتر در شما تقویت خواهد شد ، زیرا آن هویت را به طور دائم تقویت می کنید. پس در این مورد به خودتان دروغ بگویید.
بر روی هر چه تمرکز کنید گسترش می یابد.
قانون هماهنگی
آنچه در جهان تغییر دادنش برای مردم از همه دشوار تر است ، هویت آن هاست ، زیرا این همان هویتی است که به آن باور دارند . در ذات بشر قانون مهمی به نام هماهنگی نهفته است که طبق آن ما به طور طبیعی تمایل داریم با آنچه که فکر می کنیم هستیم هماهنگی داشته باشیم.
وقتی شما هویت خود را بر اساس چاق بودن برنامه ریزی کرده باشید ، ممکن است به طور خودآگاه بخواهیم که لاغر شوید ، اما ضمیر نیمه خود آگاه تان را به گونه ای برنامه ریزی کرده اید که باور نمی کند که شما فردی چاق هستید. از آنجا که ضمیر نیمه خودآگاه شما بسیار قوی تر از ضمیر خودآگاه تان است هر کاری که بتواند انجام می دهد تا شما را به هویت یک فرد چاق هماهنگ نگاه دارد.
اگر انواع رژیم های غذایی را امتحان کرده اید ، اما هیچ یک برای تان کارساز نبوده اند ، پیشنهاد می کنم به دنبال علت اصلی چاقی خود باشید. می توانم به شما قول بدهم موضوع بر سر ناکارآمد بودن « رژیم غذایی » نبوده است .
کاهش وزن در حقیقت فرمول بسیار ساده ای دارد : هر گاه مقدار کالری که می سوزانید بیش از مصرف تان باشد وزن کم می کنید و وقتی بیش از مقدار می سوزانید ، مصرف می کنید ، وزن تان افزایش می یابد. آنچه بیش از هر عامل دیگر شما را چاق نگه می دارد ، فرآیند ذهنی و هویت ذهنی شما درباره چاق بودن است.
پادکست انگیزشی :با این شاه کلید هر قفلی را باز کنید
گاهی اوقات ، مردم می گویند برای وزن کم کردن اراده ندارند. وقتی می گویید :« اراده این کار را ندارم» در واقع باعث می شوید خودتان باور کنید که این امر حقیقت دارد . چون هویت شما چاق بودن است . البته که این امیال «مقاوم ناپذیر » را خواهید داشت ، زیرا ضمیر ناخودآگاه تان پیوسته به دنبال راه هایی است که شما را چاق نگاه دارد تا هویتی که شما برای خودتان ساخته اید را حفظ کند
شما باید روی تغییر دیدگاه و باورهایتان نسبت به خود تمرکز کنید.
هر بار که با خود فکر می کنید یا می گویید که چاق هستید، آن را عوض کنید و بگویید « من کاملاً متناسب ، تندرست و زیبا هستم» لطفاً مایوس نشوید.ما سال ها به هویت خود شکل داده اید و سال ها ضمیر نیمه خودآگاه تان را برنامه ریزی کرده اید. بنابراین ممکن است نتوانید یک شبه تمام هویت های منفی را تغییر دهید.روی این تمرکز کنید که هر باور منفی را با جایگزین کردن یک باور مثبت جدید ، از ذهن خود بزدایید و به تدریج خواهید دید ، به همان فرد تندرست و مثبتی که واقعا می خواهید تبدیل شد. به همین می گویم در این زمینه به خودتان دروغ بگویید
ضمیر خود آگاه
نمونه ای از برنامه ریزی درونی خودم به منظور ثروتمند شدن را با شما در میان می گذرام . اغلب دوران کودکی ام را با فقر زندگی کردم . مادرم به تحصیلاتش ادامه می داد ، همزمان در دو جا کار می کرد و بسیاری از اوقات با کوپن های دولتی غذا سر می کردیم.
گرچه بی پول بودیم اما پدر و مادرم سخت تلاش می کردند تا درسشان را ادامه دهند . اما دستمزد او ابتدا به قدری اندک بود که باید شغل دیگری هم می داشت تا بتواند از من مراقبت کند شرایط فوق ، دو درس مهم را برای من داشت .
اولین درس این بود ، این مهم است که برای بدست آوردن آنچه در زندگی می خواهی ، سخت کار کنی . دوم اینکه ، هر قدر هم سخت کار کنی ، پول همیشه به سختی بدست می آید .
از آنجایی که این تجربه من بود ، باور من هم به همین شکل صورت گرفت. بنابراین ، تعجبی نداشت که وقتی در 18 سالگی کارآفرین شدم ، کوهی از مققرات و وجدان کاری افراطی داشتم. اما هر قدر هم که سخت کار می کردم ، هرگز پول کافی نداشتم . پیوسته بدهکار تر می شدم و همیشه به خود و دیگران می گفتم که چقدر بی پول هستم .
می بینید ، هر بار که می گفتم :” بی پول هستم ” در واقع ضمیر ناخودآگاهم را برای شکل دادن به این هویت برنامه ریزی می کردم . صرف نظر از تمام اهدافی که برای پول در آوردن تعیین می کردم ، آنچه برای خودم انتظار داشتم (هویت و باور من نسبت به خودم) این بود که همیشه بی پول هستم .
ضمیرنیمه خودآگاهم ، با خوشحالی هر آنچه میتوانست انجام می داد تا مرا بی پول نگاه دارد. حتی وقتی شروع به کسب و کار کردم ، همیشه در نهایت آن را از دست می دادم و دوباره بدهکار می شدم ، چون باور نداشتم که می توانم کسی جز فردی بی پول باشم.
وقتی زندگی ام تغییر کرد که فهمیدم باید هویت خود ساخته ام را تغییر دهم . وقتی شروع کردم به اینکه نگویم بی پول یا بدهکار هستم یا حتی خودم را فقط فردی با موفقیت کامل و بی چون و چرا تلقی کنم. زندگی ام روع به تغییر کرد.
من فردی ثروتمند هستم
به تدریج به خودم اعلام می کردم که من فردی ثروتمند هستم و پول به راحتی به دست می آید . به خودم اعلام کردم که چه می خواهم ، نه اینکه در حال حاضر چه وضعیتی را تجربه می کنم . قبل از اینکه بتوانید به اهداف تان دست یابید ، باید ابتدا باور کنید شما آنگونه فردی هستید که می توانید به آن اهداف دست یابید . من باید قبل از اینکه بتوانم واقعاً میلیونر شوم، به خودم اعلام میکردم که یک میلیونر هستم .
این گونه نیست که پس از رسیدن به موفقیت، اعتماد به نفس پیدا کنید . شما قبل از اینکه به موفقیت برسید ، به خودتان اعتماد به نفس پیدا می کنید. باور و اعتماد به نفس ، قبل از نتیجه موفقیت آمیز در شما ایجاد می شود . باور ، همان جهش ایمان است که شما را به هر کجا که واقعاً می خواهید بروید ، پرتاب می کند.
بنابراین ، ببینید می خواهید چه بخشی از زندگی تان را بهبود بخشید و سپس صادقانه ببینید از طریق سخنان ؛ افکار و اعمال خود چه هویتی از خودتان ساخته اید . برای تغییر ، ابتدا باید از سخنان و افکار تضعیف کننده خود آگاه شوید و بعد آن ها را از طریق بیان مثبت آنچه می خواهید ، تغییر دهید.
اگر همیشه دیر برسید، این صرفا همان هویتی است که از خودتان ساخته اید . اگر همیشه مدیریت زمان بدی دارید و نمی توانید سر موعد قرار کاری را انجام دهید ، این بدان معناست که هویت فردی را برای خودتان ساخته اید که مدیریت زمان بدی دارد. اگر سخنور وحشتناکی هستید ، این هویتی است که خودتان ساخته اید . خبر خوب ، این است که هر آنچه اکنون هستید تنها به این دلیل است که شما به حقیقت آن باور دارید.
در اینجا می بینید که چگونه زندگی شما در مسیر مثبتی قرار می گیرد : ابتدا از اعلام اینکه هر گونه ویژگی منفی در شما حقیقت دارد. خودداری کنید ! می شنوم که مردم می گویند : « در یک روز زمان کافی وجود ندارد » حدس بزنید چه می شود؟ هر بار که این را می گویید،این امر برای ما حقیقت بیشتری پیدا می کند . وقتی به ضعف اقرار می کنید ، ضعیف می شوید . وقتی به ترسو بودن اقرار می کنید ، ترسو می شوید. .وقتی به نفرت اقرار می کنید ، متنفر می شوید.
همین حالا اقرار کنید
همین حالا اقرار کنید و شروع کنید ، اقرار به ثروت را آغاز کنید ، اقرار به تندرستی را آغازکنید ، اقرار به خوشبختی را آغاز کنید ، اقرار به هر آنچه که برای زندگی تان می خواهید آغاز کنید ، و به این ترتیب هویتی را که برای خود خواهید ساخت که به شما اجازه می دهد تبدیل به همان کسی شوید که می خواهید.
مطالعه بیشتر : ورودی های ذهن
هرگز ، حتی یک ثانیه بیش از حد لازم در حد متوسط نمانید . دلیل متوسط بودن برخی افراد این است که آن ها در تمام زندگی خود طوری عمل می کنند که فقیر و بیچاره به نظر برسند ،آن ها معمولاً می گویند :« اگر فقط بتوانم مرد یا زن مناسب را پیدا کنم ، خوشبخت خواهم شد .» متاسفانه ، زندگی به این شکل عمل نمی کند.
وقتی می خواهید چیزی را به سمت خود جذب کنید ، باید قبل از کسب هر نتیجه ای ، خودتان به آن گونه شوید . همسر رویاهای شما احتمالاً کسی است که می خواهد با فردی زندگی کند که هم اکنون خوشبخت و دارای انگیزه زندگی است. تا زمانی که شما تبدیل به آن نوع فردی که آن زن را جذب خواهد کرد ، نشوید ؛ هرگز به آن فرد دسترسی نخوهید داشت. به خاطر داشته باشید ، شما هرگز نمی توانید داشته باشید و بعد بشوید؛ باید بشوید و بعد خواهید داشت.
مراقب افکارتان باشید ،آن ها تبدیل به سخنان شما می شوند .
مراقب سخنان تان باشید آن ها تبدیل به اعمال شما خواهند شد .
مراقب اعمال تان باشید ، آن ها تبدیل به عادات شما خواهند شد.
مراقب عادات خود باشید ، آن ها تبدیل به شخصیت شما خواهند شد.
مراقب شخصیت خود باشید ، آن ها تبدیل به سرنوشت شما خواهند شد.
یک پیشنهاد مخصوص به شما ذهن ایده آلی عزیز گفتگو با خدا و پيام در خانه بودن با خدا مي تواند يكي از مفيدترين و اميدواركننده ترين پيام هايي باشد كه بشريت تا بحال دريافت كرده است.اگر شما در برابر اين كتاب ـ و، در هر حال، در زندگي تان، حوصله بخرج بدهيد، پاداشي عالي دريافت خواهيد كرد
کاری است برخاسته از عشق برای عشق .
دیدگاهتان را بنویسید