قانون موفقیت
معتقدیم که در قانون موفقیت ، موفقیت با داشتن روابط حاصل می شود پس برای خود شبکه سازی می کنیم
به نظر شما برای رسیدن به موفقیت کدام یک از این دو عامل مهم تر است؟:
اینکه چه می دانید یا اینکه چه کسانی را می شناسید؟ اگر معتقدید مهم این است که چه کسانی را می شناسید، به احتمال زیاد معتقدید که موفقیت از داشتن روابط نشئت می گیرد.
اشخاصی که به روابط معتقدند، فکر می کنند تنها در صورتی می توانید موفق شوید که در خانواده مناسبی به دنیا بیایید و یا اینکه اشخاص مناسب را پیدا کنید. اما این باورهای درستی نیستند. داشتن روابط با دیگران البته رضایتبخش است.
شناختن اشخاص خوب پاداش خودش را دارد. اما داشتن رابطه با اشخاص زندگی کسی را بهتر نمی کند و تضمینی برای موفقیت به شمار نمی آید. اگر این طور بود، فرزندان تجار و بازرگانان بزرگ حتما در شمار موفق ها قرار می گرفتند و یا پسران و دختران رئیس جمهور لزوما در زندگی موفق می شدند.
اما می دانید که این گونه نیست. کسی تا چیزی نداشته باشد که ارائه دهد، نمی تواند به موفقیت و قانون موفقیت برسد.
معتقدیم موفقیت ناشی از معروفیت است – پس برای رسیدن به آن تلاش می کنیم
در حرفه شما نشانه مطمئنی هست که ثابت کند به موفقیت رسیده اید؟ اگر عکستان را روی جلد مجله ای چاپ کنید یا استاد بزرگ شطرنج شوید و یا جایزه ای را نصیب خود کنید، دوستانتان تحت تاثیر قرار می گیرند؟ اگر به عنوان آموزگار برجسته سال انتخاب شوید و یا دکترای افتخاری دانشگاهی معتبر را به شکا بدهند، این نشانه موفقیت است؟
شاید در رویای این به سر می برید که روزی برنده جایزه اسکار شوید. آیا در خیالتان می بینید که برنده جایزه نوبل شده اید؟ هر شغلی شکل خاص خود از معروفیت را دارد. آیا سعی می کنید در حرفه خود به معروفیت برسید؟
معتقدیم که موفقیت یک رویداد است – پس آن را برنامه ریزی می کنیم
رویدادها فرصت مناسبی برای دریافت الهام و تشویق هستند. اغلب به ما کمک می کنند درباره تغییر یافتن و متحول شدن تصمیم گیری کنیم. حتی می توانند دانش و ابزاری در اختیارمان بگذارند که کارمان را شروع کنیم.
اما تغییر حقیقی و پایدار در یک لحظه حاصل نمی شود. یک فرایند است. این آگاهی سبب شده است تا موسسه ذهن ایده آل شکل بگیرد تا کسانی که خواهان تغییر و تحول هستند، به ابزار مورد نیازشان دسترسی داشته باشند.
امروز مهم است
اشخاص با توجه کردن به امروزشان به موفقیت های بیشتری می رسند. ممکن است عجیب به نظر برسد، اما امروز تنها زمانی است که در اختیار شماست. دیروز گذشته است و برای فکر کردن به آن خیلی دیرر شده. روی فردا هم نمی توانید حساب کنید. به همین دلیل است که می گوییم امروز مهم است. اغلب ما این را مورد توجه قرار نمی دهیم و روزمان را ازدست می دهیم. چرا؟ زیرا…
درباره دیروز بیش از اندازه مبالغه می کنیم
شکست ها و موفقیت های گذشته را به شکلی بی تناسب بزرگ نمایی می کنیم. بعضی ها هرگز دستاورد های گذشته شان را فراموش نمی کنند: ستاره بسکتبال دبیرستان تا سال ها به یاد موفقیت های خود در مدرسه باقی می ماند. کسی که به خاط ثبت اختراعش مورد تشویق قرار می گیرد، ممکن است دیگر حاضر نباشد روز دیگری را به تلاش بگذراند.
کسی که بهترین کارمند سال لقب می گیرد، ممکن است تا پنج سال تلاشی از خود بروز ندهد. چرا؟ به این علت که پیوسته به موفقیتش فکر می کند و کاری صورت نمی دهد که بار دیگر به این موقعیت دست یابد.
ازاین بدتر، به اشخاصی برمی خوریم که درباره کاری که می توانستند انجام داده باشند مبالغه می کنند. احتمالا شما هم این حرف را شنیده اید: “هرچه مسن تر می شوم، بهتر بودم.” این پدیده مهمی است: کسانی که در مدرسه ورزشکار متوسطی بودند، به دهه سی سالگی که می رسند ناگهان احساس می کنند می توانستند در مدرسه بهتر ظاهر شوند.
فردا را دست بالا بگیرید
تمام فرصت هایی که از دست رفته در حال حاضر بزرگ به نظر می رسد.
بعد به کسانی برمی خوریم که تجربه های منفی شان در تمام مدت عمرشان با آن ها باقی می ماند. آن ها هر بی اعتنایی، هر رد شدن، هر شکست، و هر آسیبی را که دیده اند حیات می بخشند. به این حوادث اجازه و امکان می دهند که آن ها را با درگیری های احساسی مواجه کند.
مادر دوست من هنوز از این ناراحت است که در پنجمین سالگرد تولدش، پدرش بهترین هدیه را به جای انکه به او بدهد، به خواهرش داد، و این در حالی است که 83 سال از عمرش می گذرد.
تا سال ها مطلبی را به شکل نوشته روی میزکارم گذاشته بودم که سبب می شد درباره دیروز چشم انداز درستی داشته باشم. عبارت مورد اشاره این بود:”دیروز دیشب به پابان رسید.
این درواقع خاطر نشانی به من بود که بدون توجه به اینکه در گذشته با چه شکستی روبه رو شده ام، آنچه گذشته به انتها رسیده است و امروز روز تازه ای است. و همین طور اینکه در گذشته به چه هدف هایی رسیده ام یا چه جوایزی را برنده شده ام، تاثیر چندانی روی کاری که امروز می کنم ندارد.
امروز را دست کم می گیریم
درباره آینده چه نگرشی دارید؟ انتظار دارید که چگونه باشد؟ فکر می کنید وضع به سود یا به زیان شما تمام خواهد شد؟ درباره آنچه انتظار دارید در دو یا سه سال آینه اتفاق بیفتد، به سوالات زیر جواب بدهید:
1. انتظار دارید درآمد سالانه تان افزایش یا کاهش یابد؟ افزایش/کاهش
2. انتظار دارید دارایی های خالص شما افزایش یا کاهش یابد؟ افزایش/ کاهش
3. انتظار دارید فرصت های مطلوب شما بیشتر یا کمتر شود؟ بیشتر/کمتر
4. انتظار دارید ازدواجتان بهتر یا بدتر شود؟ بهتر/بدتر
5. انتظار دارید دوستان بیشتر یا کنتری داشته باشید؟ بیشتر / کمتر
6. انتظار دارید ایمانتان بیشتر یا کمتر شود؟ بیشتر / کمتر
7. انتظار دارید وضع جسمانی تان بهتر یا بدتر شود؟ بهتر/ بدتر
اگر شما مانند اغلب مردم باشد، انتظار دارید آینده بهتری در پیش داشته باشید. حالا اجازه بدهید سوال دیگری از شما بکنم: چرا این گونه فکر می کنید؟ انتظار شما مبتنی بر امیدواری مبهمی است که زندگی تان بهتر خواهد شد؟ فکر می کنم باید این گونه باشد. اما برای خیلی ها این گونه نیست.
امروز یا فردا؟
آن ها صرفا تصور می کنند که آینده شان باید بهتر باشد، اما راهکاری ندارند که آن را بهتر کنند. در واقع اشخاص هرچه درباره امروز بدتر فکر کنند، بیشتر درباره خوب بودن فردا مبالغه می نمایند.
توده های مردم در امروز زندگی نمی کنند. آن ها در تمام مدت عمرشان در انتظار رسیدن فردا بوده اند. آنچه امروز در دسترسشان است از دست می دهند زیرا تنها به آینده فکر می کنند. و بعد دیری نمی پاید که آینده تبدیل به گذشته می شود. دل به آینده بستن بدون سرمایه گذاری برای امروز، به زارعی شباهت دارد که بدون اینکه دانه بکارد، انتظار برداشت داشته باشد.
تا کنون شده است از کسی بپرسید که چه می کند و جواب گرفته باشید:”دارم وقت می کشم؟” تا کنون به دقت به این جواب فکرکرده اید؟ حتی ممکن است در جوابتان بگوید:”دارم زندگی ام را تباه می کنم.” یا “دارم خودم را می کشم”. زمان چیزی است که زندگی از آن ساخته شده است. امروز تنها زمانی است که به آن دسترسی داریم.
نکته مثبتی پیدا کنید
اگر می خواهیم با زندگی مان کاری بکنیم، باید به امروز دقت کنیم. اینجاست که موفقیت آینده قرار دارد. اما چونه امروز برنده می شویم؟ چگونه امروز را به روزی عظیم تبدیل می کنید؟
نکته مثبت این است : موفقیت شما با توجه به برنامه های روزانه تان رقم می خورد.
چگونه دوست دارید که همه روزه
• دارای امکانات باشید؟
• دقیق و متوجه باقی بمانید؟
• ثبات و دوام را به نمایش بگذارید؟
• ازامتیازی برخوردار باشید؟
• دارای استحکام باشید؟
• انتخاب کننده باشید؟
• به آرامش ذهن برسید؟
• موفقیت را تجربه کنید؟
• احساس کنید که آدم مهمی هستید؟
• سمت و سو پیدا کنید؟
• بیاموزید و رشد کنید؟
این ها امروز را به روز بزرگی تبدیل نمی کنند؟
همه چیز بستگی به این دارد که امروز چه کار می کنید. وقتی درباره دستور کار روزانه تان حرف می زنم، اشاره ام به فهرست کارهایی که باید انجام بدهید نیست. این را از شما نمی خواهم که از تقویم یا کامپیوتر خاصی استفاده کنید تا روزتان را اداره کنید. اشاره من به چیزی بزرگتر است. می خواهم در زندگی خود راه جدیدی انتخاب کنید.
تصمیم درست بگیرید
تصمیمات مهمی که اشخاص در عمرشان می گیرند از حد انگشتان دست فراتر نمی رود. از شنیدن این مطلب تعجب کردید؟ اغلب اشخاص زندگی شان را دشوار می کنند و در تصمیم گیری با مشکل روبه رو می شوند.
هدف من همیشه این بوده که موضوعات را تا حد امکان ساده برگزار کنم. من تصمیمات بزرگ را به دوازده بخش تقسیم کرده ام. وقتی این تصمیات را گرفتم، تنها کاری که باید بکنم این است که ببینم چگونه آن ها را مورد اجرا بگذارم.
اگر در این زمینه های کلیدی یک بار برای همیشه تصمیم گیری کردید و بعد تصمیمات اتخاذ شده را به طور روزانه به مرحله اجرا گذاشتید، می توانید فردایی که را که انتظارش را می کشید به وجود آورید. انسان های موفق خیلی زود تصمیمات مناسب می گیرند و آن ها را روزانه اجرا می کنند.
هر چه سریع تر این تصمیمات درست را بگیرید و هرچه بیشتر آن ها را به مرحله اجرا بگذارید، می توانید موفق تر بشوید. کسانی که در این تصمیم گیری ها قصور می کنند و آن ها را به خوبی به اجرا نمی گذارند، اغلب با تالم و تاسف به گذشته خود نگاه می کنند.
در پایان:
من معتقدم هرکس قدرت آن را دارد که عاقبت و سرنوشت خود را رقم بزند. راه رسیدن به این امر، توجه کردن به امروز است. “یک امروز به اندازه دو فردا اهمیت دارد. آنچه قرار است باشم، امروز دارم می شوم.” می توانید امروز را به روزی خوب تبدیل کنید، می توانید از آن شاهکار بسازید.
برای دیدن دانلودهای رایگان، مقالات و محصولات انگیزشی در زمینه روانشناسی ، موفقیت ، دانلود فایل صوتی ، دانلود کتاب صوتی رایگان ، و همچنین خرید و دانلود کتابهای صوتی به وب سایت ذهن ایده آل مراجعه نمایید.
مهدی سجودی
مدیر وبسایت ذهن ایده آل
دیدگاهتان را بنویسید